شطرنج

ساخت وبلاگ
ده سال بعد از حال این روزامبا کافـه هـای بــی تو درگیرمگفتم جهان بی تو یعنی مرگده سال ِ رفتــی و نمی میرمده سال بعد از حال این روزامتو تــوی آغـــوش یکی خوابیمن گفتم و دکتر موافق نیستتو بهتـــر از قرصـــای اعصابــیده سال بعـــد از حــال این روزاممن چهل سالم می شه و تنهامبا حوصـــله ،قرمز، سفید ، آبیرنگین کمون می سازم از قرصاممی ترسم از هر چی که جا موندهاز ریمل ِ با گریـــه هـــــــا جـــــاریاز سایه روشن های بعد از ظهراز شوهری کـــه دوستش داریگرم ِ هم آغوشی و لبخندینتوُ بستر ِ بـــی تابتون تا صبحتکلیف تنهـاییــم روشن بودمثل چراغ ِ خوابتون تا صبحده سال ِ که لب هام و می بندمبا بوسه هــــای تلـــخ هر جایـیده سال ِ وقتی شعر می خونملبخند ِ روی صندلــــی هــایــییه عمر بعد از حال این روزامیـــه پیرمردم توی ِ یـــه کافهبارون دلم می خواد ،هوا امامثل موهای دخترت صـــافهبرچسب‌ها: حسین غیاثی شطرنج...ادامه مطلب
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

  به اندازه ی یک فنجانِ قهوهبه اندازه ی چند دقیقه، با من نشسته بود از خودش گفت، از قصدِ آمدنش، از چرایِ رفتنش ساده بود و صمیمی‌ لحنی داشت، به گوشِ احساسِ من، بی‌ انتها غریب قهوه‌اش را خورد، دستم را فشرد و رفت... ماجرایِ عجیبی ‌ست بودنِ ما آدم ها یک نفر برایت چند دقیقه وقت می‌‌گذارد و به اندازه ی خوردنِ یک قهوه، چشمانت را به دنیائی تازه باز می‌‌کند برای یک نفر، عمری وقت می‌‌گذاری. همان کسی‌ که قادر است بهاندازه ی خوردنِ یک قهوه، دنیایی را خراب کند با تاسف نمی‌نویسم برای بیدار شدن، برای شروع‌های تازه، هرگز دیر نیست قهوه‌های تلخ، آدم‌های تلخ، روز‌های تلخ، الزاماً به معنی‌ پایانی تلخ نیست هنوز هم معتقدم ... برای وارد شدن به دنیای دیگران، باید به اندازه یک فنجان قهوه برایشان وقت گذاشت. برچسب‌ها: نیکی فیروزکوهی شطرنج...ادامه مطلب
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

آدم یه وقتایی یه اشتباهاتی تو زندگیش مرتکب میشه ،اشتباهاتی که تو مسیر زندگیش هست و به خاطر یه مسیریابی اشتباه هست ، حالا یا باید این مسیر رو به اجبار تا تهش بره و یا همونجا زانو بزنه و کم بیاره و جلوتر نره... مسلما مجبوری تا تهش رو میری تا حداقل تلف نشی ولی وقتی به تهش میرسی کوله بارت پر از تجربه شده ، اینقدر سنگین شده که تامدت ها دیگه دست بهش نمیزنی و سعی می کنی که فقط هر از گاهی اگر باز هم شرایط مشابه رو داشتی یه تجربه از کوله ات دربیاری به خودت یاداوری کنی تو یک بار دیگه هم این اشتباه رو مرتکب شدی... گاهی هر کدوم از این اشتباها اینقدر ردشون پر رنگ میشه که شاید دردی رو هم برات به جا بذارن... اسمش تجربه هست و پنج حرف بیشتر نیست ولی پشتش همون کوله بار و دنیایی از حرفه... شطرنج...ادامه مطلب
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

کودک نیستم

اما کودک درونم هنوز زنده است

هنوز میپرد

از موانع زندگی

هنوز شیطنت میکند

هنوز آنش میسوزانم

هنوز بعد از شیطنت ها ریز ریز میخندم

و به ظاهر چهره مظلوم میگیرم...

شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

بعد از عمل که به هوش میای، تشنه ای ولی بهت آب نمیدن تا

وقتش نرسه.

چون بالا میاری.

میخوام بگم، رسیدن به چیزی که هنوز وقتش نرسیده باعث میشه

بالا بیاریش.

شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

کودک نیستم

اما کودک درونم هنوز زنده است

هنوز میپرد

از موانع زندگی

هنوز شیطنت میکند

هنوز آنش میسوزانم

هنوز بعد از شیطنت ها ریز ریز میخندم

و به ظاهر چهره مظلوم میگیرم...

شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

کودک نیستم

اما کودک درونم هنوز زنده است

هنوز میپرد

از موانع زندگی

هنوز شیطنت میکند

هنوز آنش میسوزانم

هنوز بعد از شیطنت ها ریز ریز میخندم

و به ظاهر چهره مظلوم میگیرم...

شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 57 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

کودک نیستم

اما کودک درونم هنوز زنده است

هنوز میپرد

از موانع زندگی

هنوز شیطنت میکند

هنوز آنش میسوزانم

هنوز بعد از شیطنت ها ریز ریز میخندم

و به ظاهر چهره مظلوم میگیرم...

شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

کودک بودم که درسینما

مردی از اسب افتاد و

آنقدر روی زمین کشیده شد که :

گریه چشم هایم را بست!

بعد ها دانستم

افتادن از اسب گریه ندارد

خیلی ها از "اصل" می افتند و می میرند...

شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:46

خدا حواسش به همه چی هست

چه بسا خداوند؛

هر گره ای که در کار ما می اندازد؛

همچون گره های قالی باشد؛

که نهایتاً قصد دارد با آن ها؛

نقشی زیبا را بیافریند ...

+ نوشته شده در  چهارشنبه دهم آبان ۱۳۹۶ساعت 12:15&nbsp توسط ftmhsdtkzm  | 


شطرنج...
ما را در سایت شطرنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarekhorshid بازدید : 67 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 12:11